چالشنامه آذر برزین مهر

مستندسازی چالش علمی برزین‌مهر؛ ویژه‌نامه بررسی ادعاهای جناب آقای محمد عبدالله‌زاده ثانی درباره چهارتاقی محلی «خانه دیو»

چالشنامه آذر برزین مهر

مستندسازی چالش علمی برزین‌مهر؛ ویژه‌نامه بررسی ادعاهای جناب آقای محمد عبدالله‌زاده ثانی درباره چهارتاقی محلی «خانه دیو»

دعوت رسمی از رئیس محترم اداره میراث فرهنگی شهرستان داورزن برای شرکت در چالش برزین‌مهر

برای دیدن تصویر در اندازه بزرگ (واقعی) کلیک کنید.


بدیهی است چنانکه جناب آقای محمد عبدالله‌زاده ثانی، رییس محترم اداره میراث فرهنگی شهرستان داورزن، در چالش علمی برزین‌مهر شرکت نمایند؛ «نیشابور فردا» وظیفه خود می‌داند مقاله یا گزارش مورد نظر ایشان (در صورت احراز شریط یادشده در متن چالش) را در اختیار مخاطبان محترم قرار دهد؛ در صورت نداشتن ملاحظات کپی‌رایت، اصل مقاله یا گزارش؛ و در صورت داشتن کپی‌رایت، آدرس و مشخصات دسترسی به آن.

گفتنی است پی‌گیری این چالش، به عنوان خدمتی به میراث تاریخی و فرهنگی خراسان عزیز، در دستور کار «نیشابور فردا» قرار گرفته و تلاش می‌شود در اندازه بضاعت و از طریق مجراهای مختلف، پی‌گیری لازم بر روی آن انجام شود./ نیشابور فردا

 

فرصتی ناب برای خدمتگزاری جانانه!

سیاست و صداقت!

یک وبلاگ در ساب‌دامین بلاگفا هست به نویسندگی «محمد عبدالله‌زاده ثانی»؛ او در پروفایل خود نوشته‌ است: «به نظر من، هیچ سیاستی، بالاتر از صداقت نیست.» و در جایی دیگر: «من سال‌های زیادی‌ست که در حیطه تاریخ و تمدن شهر عزیزم سبزوار مطالعه و کنکاش نموده‌ام...»

اگر دستی در پیگیری اخبار میراث فرهنگی خراسان رضوی داشته باشید؛ پس از خواندن پاراگراف بالا، غیر ممکن است یاد یکی از دست‌اندرکاران میراث فرهنگی استان، به همین نام، در ذهنتان خطور نکند. نام «محمد عبدالله‌زاده ثانی» به عنوان مولف و یا مولف همکار بر روی کتاب‌های «سیمای شهرستان سبزوار»، «سلطان‌آباد، نگین خوشاب»، «روداب، رویشی در کویر»، «میراث فرهنگی ششتمد» و «جغرافیای تاریخی جوین» دیده می‌شود. پس عبدالله‌زاده ثانی فقط یک باستان‌شناس صِرف نیست بلکه دستی در نوشتن دارد. البته نام عبدالله‌زاده ثانی را بیش از هر چیز می‌توان در حاشیه یا متن مصاحبه‌ها یا گزارش‌های خبری‌ای یافت که از حدود نیمه‌ دهه ۱۳۸۰ تا امروز، بقایای یک چهارتاقی به نام محلی «خانه دیو» را به نام آتشکده «آذر برزین‌مهر» معرفی می‌نمایند.

این بنای سنگی، مدعیان و رقبایش ...

این چهارتاقی سنگی که در شرق شهرستان داورزن قرار دارد، پیش از تاسیس شهرستان داورزن در سال  ۱۳۹۱، جزو آثار تاریخی شهرستان سبزوار محسوب می‌شد اما اکنون در حوزه جغرافیایی و تابعیت شهرستان و اداره میراث فرهنگی داورزن قرار دارد و جالب اینجاست که این چهارتاقی با نام «چهارطاقی(آتشکده) ریوند»، در زیرپورتال رسمی اداره میراث فرهنگی سبزوار نیز آمده است! بدین ترتیب؛ یک اثر تاریخی با یک موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد، همزمان جزء آثار تاریخی و در تابعیت دو شهرستان متفاوت است!

به هر روی؛ نقطه یادشده تنها جایی نیست که به عنوان محل آتشکده آذر برزین‌مهر معرفی می‌شود. «برزنون» نیشابور، «گلمکان» چناران، نقاطی در کاشمر، قوچان و حتی «قدمگاه نیشابور» و «ده‌جنبد» ششتمد از جمله محل‌های دیگری هستند که نظراتی گاه مفصل و مشروح و گاه کوتاه و اشاره‌وار درباره انتساب آنها به جایگاه نیایشگاه بزرگ کشاورزان ایران باستان، ارائه شده است. بنابراین بقایای چهارتاقی «خانه دیو» در موقعیت کنونی؛ همچون بناهای ساسانی «میرمظفر» درّه‌یام سرولایت کهن (که بخش مشکان شهرستان تازه‌تاسیس خوشاب را تشکیل می‌‌دهد)، «بندیان» درگز، «اسپاخو»ی استان خراسان شمالی و «آتشکده» نهبندان استان خراسان جنوبی؛ از معدود ویرانه‌های برجای مانده از آتشکده‌های باستانی مستقر در خراسان است که بخاطر «دورافتادگی»، تا اندازه‌ای از تعرض روزگاران بر کنار مانده؛ اما انتساب آن در حد یکی از سه آتشکده اصلی و بزرگ ایران باستان، بحث دیگری است که مستندات تاریخی و باستان‌شناسی مؤید و متناسب ادعای مطرح‌شده را می‌طلبد.

ما خراسانی‌ها ...

مسأله ما در اینجا فقط نام و نشان‌دار کردن یک اثر تاریخی نیست بلکه مهم‌تر از آن ارج و اعتبار تاریخ باستانی و وجهه و حیثیت میراث فرهنگی خراسان است. پس باید با دقتی خدشه‌ناپذیر مراقبت نمود تا مستندسازی به گونه‌ای استوار گردد که خدایی ناکرده، با ندانم‌کاری‌های شتاب‌زده، موجبات وهن میراث فرهنگی خراسان در نگاه دانشمندان، آگاهان و نکته‌سنجان وطنی و خارجی امروز، دریغ و اندوه نسل‌های آینده فراهم نیاید.

ما خراسانی‌ها نسبت به میراث تاریخی و فرهنگی خراسان و البته حیثیت و شخصیت خراسان، بیش از هر کس دیگری مسؤلیم. بیافزاییم کهن‌واژگانی همچون «اَبَرشهربوم»، «رستاق رِیوند»، «گریوه رِیوند»، «دریاچه سووَر یا سوگَر» و «کوه توس» اماکن جغرافیایی مرتبط با «جغرافیای تاریخی آذر برزین‌مهر» هستند که نام‌ و مشخصات آن‌ها در نسک‌های کهن آیین ایران باستان آمده است؛ نغز اینجاست که این جای‌ها بر اساس منابع قدیم و نوشته‌های دانشمندان و صاحبنظران معاصر، در حوزه جغرافیایی نیشابور-توس-آساک (تقریباً حوزه میانه دشت‌های نیشابور-مشهد-قوچان کنونی) و با فاصله‌ای قابل توجه از حدود و ثغور شرق شهرستان داورزن قرار دارند!

مسأله‌ای به نام «پیشینه‌یِ مکتوب» ...

از دیدگاه جغرافیای تاریخی؛ شهرستان‌های داورزن و سبزوار امروز، بخش‌هایی از ولایت بزرگ بیهق خراسان را تشکیل می‌دهند؛ ولایت بیهق، از شرق به رِیوَند نیشابور؛ از غرب به قومس؛ از شمال به جوین؛ و از جنوب به بُشت یا ترشیز محدود می‌شود. با نظر به قدمت ساسانی و پیشاساسانی بُرزین‌مهر، در پیشینه‌های تاریخی مرتبط با بیهق؛ تا امروز؛ اثر، آتشکده یا چهارتاقی به نام «آذر برزین‌مهر» یا دارای مشخصات و ابعاد مورد انتظار از این نیایشگاه حاوی آتش بهرام کشاورزان ایران باستان بازیابی نشده است.

چنین به نظر می‌رسد که مشخصاً قدیمی‌ترین اشاره به وجود چنین اثری، مربوط به ادعای یک متخصص آمریکایی در حوزه «زبان‌های هند و اروپایی» به نام Abraham Valentine Williams Jackson است که در کتاب From Constantinople to the Home of Omar Khayyam، منتشرشده در سال ۱۹۱۱ میلادی، آمده است اما مقاله‌های علمی و خبرهای رسمی حاکی از این است که پس از گذشت ۱۰۹ سال از انتشار ادعای یادشده تا امروز، نه تنها هیچ کس -اعم از تاریخ‌دان و باستان‌شناس- ادعای زبان‌شناس «آبراهام ولنتاین ویلیام جکسون» را جامه اثبات و یقین نپوشانیده؛ بلکه حتی شماری از دانشمندان و متخصصان، آن را رد کرده‌اند.

پس حتی با فرض قابل اعتنا دانستن گفته‌های جکسن، پیشینه مستندات تاریخی آذر‌برزین‌مهر، در ناحیه یادشده، کمتر از  ۱۰۹ سال قدمت دارد (یعنی از دوره احمدشاه قاجار!) در حالی که برزین‌مهر یک آتشکده ساسانی و به گفته برخی، پیشاساسانی و پارتی است. پس چه می‌توان گفت به جز این: مولفانی که در سده اخیر، به حدسیات جکسن یا نوشته‌های بزرگواران دیگر از جمله زنده‌یاد دکتر محمد معین و باستان‌شناس فقید جناب آقای فائق توحیدی و حسن قره‌خانی ارجاع داده‌اند؛ شاید بر حجم مکرر مطلب افزوده باشند اما چیزی بر یافته‌های یقینی مطالعات بُرزین‌مهرشناسی نیافزوده‌اند!

روشنای آذر بلندپایگاه بُرزیگران خراسان، هنوز در پس غبار ستبر نیمه‌های هزاره نخست میلادی شعله می‌کشد. و ما امروز، سرگشته و گُنگ بر گزارش آنچه بر آتش اهورایی باستانی خراسان گذشته است، در آغاز هزاره سوم میلادی ایستاده‌ایم؛ چه کسی، این غبار ستبر را بر کنار خواهد زد؟

شاید باستان‌شناس شیفته و دلبسته سبزوار عزیز، جناب آقای «محمد عبدالله‌زاده ثانی»؛ شاید... 

برای دیدن تصویر بالا با اندازه بزرگ (واقعی) کلیک کنید.


کنکاش‌های بُرزین‌مهری را دستاوردی؟!

آری؛ «جناب آقای عبدالله‌زاده ثانی»! این ایده، چندان بیراه نیست چرا که سوابق مطبوعاتی و خبری موجود مربوط به دهه 1380 و 1390؛ برزینمهر و انتساب آن به این نقطه در حدود 40 کیلومتری شمال غربی زادگاه را به عنوان یکی از علاقه‌های پی‌گیر ایشان در این سال‌ها تبیین و تصریح می‌نماید. اما جالب اینجاست که نام این باستان‌شناس پرتلاش ستایش‌انگیز -که در تالیف چندین کتاب مشتمل بر محتواهای جغرافیای تاریخی و آثار تاریخی همین منطقه نقش داشته‌اند- هیچ‌گاه در زیر حتی یک مقاله‌ علمی-پژوهشی که اثبات نماید «چهارتاقی خانه دیو» همان «آذر برزین مهر» مورد علاقه ایشان است، نیامده! 

ما نیز در اندازه بضاعتمان جُستیم؛ اما نه تنها نام ایشان را در زیر چنین مقاله‌ای ندیدیم بلکه نام هیچ کس دیگری را اعم ازدانشمندان و پژوهشگران ایرانی و چه غیر ایرانی -که با اتکا به تمام یافته‌های باستان‌شناسی و مستندات تاریخی متعدد موجود، جرأت نمایند با آوردن نام و گرو گذاشتن حیثیت علمی و حرفه‌ای خود، اعتبار چنین مقاله‌ای را امضا کنند- نیافته‌ایم. شاید چنین دانشی‌مرد دلیری هست و ما بخت بازیابی آن اثر روشنگر را نداشته‌ایم. اندوهی نیست، زیرا ما در (به قول خودشان:) «غرب خراسان رضوی»، جناب آقای محمد عبدالله‌زاده ثانی را داریم با بیش از یک دهه و نیم کوشش‌ها و کنکاش‌های بُرزین‌مِهری. 

و چه خجسته؛ که در ماه‌های اخیر جناب آقای عبدالله‌زاده ثانی، خبری نیک را –ضمن طرح در خبرگزاری‌های رسمی کشور از جمله ایرنا(1)- در صفحه اینستاگرامی‌شان منتشر نموده‌ و نوشته بودند: «ثبت جهانی آتشکده در دستور کار قرار گرفت ... آتشکده آذر برزین مهر موسوم به خانه دیو ... بر اساس ابلاغ وزارتخانه متبوع، ثبت جهانی می‌شود.» 

مگر شهد شیرین خبرهایی از قبیل ثبت جهانی آثار تاریخی خراسان، فضای افکار عمومی و رسانه‌ای این روزهای دشوار و گاه تلخ کرونازده را اندکی خوش و گوارا سازد. آری؛ اقدام برای ثبت جهانی اثر تاریخی به گفته جناب عبدالله‌زاده ثانی: «آتشکده آذر برزین مهر موسوم به خانه دیو»، خبر بسیار خوبی است. و البته حامل فرصتی بسیار خوب‌تر برای «اداره محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان داورزن» که اتفاقا جناب آقای «محمد عبدالله‌زاده ثانی»، مدیر توانمند آن هستند. 

اینک باستان‌شناس عبدالله‌زاده ثانی، و یک فرصت ناب ...

فرصتی ناب به دست آمده است که خرد و تدبیر، از کف دادن آن را خسرانی بزرگ می‌شمارد. چقدر خوب است که در آستانه یک ثبت جهانی، کاری بزرگ را در راستای معرفی شایسته و بایسته‌یِ این اثر جهانی، در نزد افکار عمومی صورت بندیم. اشاره کردیم که متاسفانه در بانک‌های اطلاعات علمی موجود، مقاله یا گزارش علمی مورد تایید و وفاق صاحبنظران باستان‌شناسی و تاریخ، در زمینه اثبات چهارتاقی خانه دیو به عنوان آتشکده بزرگ کشاورزان ایران، آذر برزین‌مهر، بازیابی نمی‌شود. پس چقدر بجاست که جناب آقای محمد عبدالله‌زاده ثانی را به چالشِ «ارائه مقاله یا گزارشی که به روشی علمی و مورد تایید و وفاق صاحبنظران، اثر تاریخی ارزشمند خانه دیو را به عنوان جایگاه آذر برزین‌مهر اثبات می‌‌کند» دعوت نماییم.

این چالش، فقط مختص ایشان نیست بلکه این هماورد علمی را با همه بزرگوارانی که چهارتاقی خانه دیو را برزین‌مهر می‌شناسند به اشتراک می‌گذاریم اما در دعوت و مشارکت جناب آقای عبدالله‌زاده ثانی، تاکید و تعمد ویژه‌ای داریم، زیرا ایشان:

از یک سو: به تمام معنا یکی از دلبستگان پرتلاش و پی‌گیر این اثر ارزنده تاریخی هستند و چه بسا این فرصت، همچون موهبتی نطلبیده، سبب‌ساز گردد تا یافته‌های اثباتگرانه خود را در سال‌های طولانی فعالیت کنکاش‌گری برزین‌مهر، در اختیار افکار عمومی و جامعه علمی کشور قرار دهند.

و از سوی دیگر: ایشان به عنوان سکاندار میراث فرهنگی این ناحیه، مسولیت رسمی معرفی شایسته و بایسته حوزه تحت پوشش را بر عهده دارند؛ و انصافا تمامی زمینه‌ها برای یک خدمتگزاری جانانه فراهم است.

باری؛ این چالش، از هر نگاه، فرصتی است در پیش روی باستان‌شناس کهنه‌کار (به قول خودشان:) غرب خراسان رضوی، مولف پرتلاش و مدیر توانمند حوزه میراث فرهنگی:  جناب آقای محمد عبدالله‌زاده ثانی ... 

یک‌ چند به کودکـی، به استاد شدیم      یک‌ چند به استادی خود، شاد شدیم

پایان سخن شنـو کـه ما را چـه رسید      از خــاک برآمــــدیم و بــر بـــاد شدیم

حکیم عمر خیام

پانویس:

1. چنانکه در ابتدای متن خبر می‌بینید خبر یادشده توسط خبرنگار محلی و دفتر محلی ایرنا در سبزوار (تصویر خبر ایرنا) تهیه شده است. به نظر می‌رسد نبودن نظارت لازم بر فعالیت دفاتر رسانه‌های خبری رسمی و ملی در برخی شهرستان‌ها، شائبه استفاده نادرست از ظرفیت این رسانه‌ها را در راستای اغراض و اهداف محلی تقویت می‌نماید.