روشنگری چالش برزینمهر (11)
خانه دیو، یک چهارتاقی در میان دو مدعی!
خانه دیو، تنها نام بومی و واقعی موجود برای بقایای چهارتاقی سنگی است در بخش باشتین شهرستان داورزن در منتهیالیه غرب استان خراسان رضوی، و بر روی متفرعات رشتهکوه جغتای واقع شده است.
این ناحیه، پیش از ارتقای داورزن به شهرستان، جزء شهرستان سبزوار به شمار میرفت. شاید به خاطر همین علقه است که این اثر تاریخی، البته با نامی دیگر، در «سایت رسمی اداره میراث فرهنگی سبزوار» نیز آمده؛ و این در حالی است که دیگر آثار تاریخی شهرستان داورزن، از این اقبال برخوردار نبوده و تنها خانه دیو است که جزو آثار تاریخی هر دو شهرستان به شمار میآید!
چنانکه در مطالب پیشین و در بازبینی سایت رسمی میراث فرهنگی شهرستان داورزن در یادداشت روشنگری چالش برزینمهر 10 نیز گفته شد انتساب «خانه دیو» به آذر برزینمهر، از همان زمان آغاز «ادعا» با تردیدهای جدی مواجه بوده و سه فصل کاوش باستانشناسی گروه تخصصی ایرانی-لهستانی در دهه اخیر نیز نه تنها ادعا را تایید نکرده بلکه بر رد آن گواهی میدهد.
گفتنی است بررسیها نشان میدهد که در «منابع دستهاول تاریخی»: کوه، قریه، روستا، شهر یا ناحیهای به نام رِیوَند با اصالت و کیفیتی که در «متون آیین ایران باستان» (دوره مرتبط با آذر برزینمهر) آمده؛ در هیچ یک از شهرستانهای داورزن و سبزوار قابل بازیابی نیست.
بدیهی است که تغییرخودسرانه و فاقد مستندات قابل دفاع نامهای جغرافیایی، معنیای به جز مخدوش کردن هویت جغرافیای تاریخی خراسان ندارد. تاریخ، ویترین و بَزک نیست، «هویت» است. بنابراین؛ در احترام و پاسداری از هویت جمعی، باید لفّاظیهای خودخواهانه را کنار گذاشت و صرفاً بر روی ریل مستندات متقن علمی حرکت کرد.
«چالش علمی برزین مهر» فرصتی است پیش روی دعوتی ویژه ما جناب آقای محمد عبداللهزاده ثانی –مدیر محترم میراث فرهنگی داورزن- تا نه تنها افتخار تثبیت این مهمترین شناسه ایران باستان در خراسان را به نام خود ثبت نمایند بلکه با این خدمت بزرگ هویتی، نام خود را در دفتر نامآوران سبزوار، جاودانه سازند. حقّا که تثبیت بنایی کوچک در حد خانه دیو در جایگاه یکی از سه نیایشگاه بزرگ ایران باستان، هیچ چیز کم از کاری که ابوالحسن بیهقی بزرگ با نوشتن کتاب «تاریخ بیهق» انجام داده است ندارد.
اما این فرصت بزرگ، جرئت و جسارتی بزرگ و ستودنی را بایسته است. یقین داریم باستانشناس کهنهکار غرب خراسان رضوی، از آن زمان که در اوایل دهه ۱٣٨۰ این پروژه را کلید زدند، در جریان پافشاریهای ستودنی نستوهشان در این سالها حتماً لحظاتی بوده است به این معنا اندیشیده باشند که: سرانجام، باید یکی از دو دستاورد ناگزیر را برگزید:
1. تایید علمی برزینمهر بودن خانه دیو و کنار زدن افتخارآمیز و مقتدرانه همه حرف و حدیثها در زمینه رفتار غیر مسولانه با میراث فرهنگی مشترک خراسانیان.
2. ناتوانی در اثبات ادعای ردشده و اقدام مسولانه در اصلاح تمامی مدارک رسمی مرتبط با خانه دیو، مطابق با نام، پیشینه و مشخصات واقعی این اثر ارزشمند تاریخی.
ما منتظریم ...
روشنگری چالش برزینمهر (7)
خانه دیو، میراث فرهنگی مستند یا آگهی بازرگانی بدون پشتوانه؟!
محوطه باستانی تخت سلیمان (آتشکده آذر گشنسب) با فاصلهای در شمال شرقی شهر تکاب استان آذربایجان غربی قرار دارد. این اثر به شماره ۱۰٧٧ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. پروفایل ثبت جهانی این اثر در وبگاه یونسکو، از طریق این لینک در دسترس است.
نکته جالب اینجاست که با وجود مستندات تاریخی و علمی قاطع، در پروفایل ثبت جهانی تخت سلیمان، نامی از آذرگشنسب (Adur Gushnasp) نیامده است.
اما برخی در ماههای اخیر، از اقدام برای ثبت جهانی بنای سنگی کوچک خانه دیو با عنوان «آذر برزینمهر موسوم به خانه دیو» خبر داده و تاکنون هیچ مدرک علمی قابل استناد برای ادعای خود ارائه ننمودهاند!
آیا اصطلاح «ثبت جهانی»، در دنیای ذهنی مدعیان، مفهومی بیش از یک آگهی بازرگانی دارد؟
یکی از اهداف «چالش علمی برزین مهر»، دریافت پاسخی شفاف درباره این سوال است: کدامیک؛ میراث فرهنگی مستند یا آگهی تبلیغاتی بدون پشتوانه؟
روشنگری چالش برزینمهر (6)؛ لهستانیها در خانه دیو
برای دیدن پوستر بالا در اندازه بزرگتر کلیک کنید
عبارت Foursquare house of the giant در پوستر بالا، همان «چهارتاقی خانه دیو» فارسی است. البته در پوستر، یک اشتباه تایپی راه یافته و به جای «داورزن» واژه «باخرز» آمده است.
این پوستر در وبگاه اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان داورزن در دسترس است. در توضیحات پوستر میخوانیم: «بقایای معماری سنگی موسوم به خانه دیو که متعلق به عصر ساسانی است در فاصله ٣۵ کیلومتری از شهر داورزن ... این بنا و محوطه آن، طی سه فصل، توسط هیأت مشترک باستانشناسی ایران و لهستان کاوش شد.»
درباره این پوستر، دو نکته قابل توجه وجود دارد که آن را به فرصتی دیگر موکول میکنیم. اما مرتبط با بحث خودمان: در این پوستر، نامی از آذر برزینمهر نیامده اما خوشبختانه به سه فصل کاوشهای متخصصان خبره لهستانی اشاره شده است.
یکی از مستندات مهمی که انتظار میرود باستانشناس کهنهکار غرب خراسان رضوی، جناب آقای محمد عبداللهزاده ثانی؛ که بر اساس اطلاعات پروفایل اینستاگرامشان، دانشجوی دکتری باستانشناسی و تاریخ هنر هم هستند؛ در «چالش علمی برزین مهر» ارائه نمایند، گزارش مستند و نتایج یافتههای باستانشناسان لهستانی است./ نیشابور فردا
روشنگری چالش برزینمهر (5)
از دروازه تخت سلیمان تا شفافسازی فضای افکار عمومی
برای دیدن تصویر بالا در اندازه بزرگتر کلیک کنید
در نوشتار «روشنگری چالش برزین مهر ۴» به مساله مهم فقر و ناتوانی فضا و عرصه خانه دیو (مدعی برزینمهر) نسبت به تخت سلیمان (آتشکده آذرگشنسب) اشاره کردیم. در اینجا مرتبط با همین موضوع، نگاهی به مقاله «بررسی معماری آتشکده آذر برزینمهر سبزوار»، ارائهشده توسط اعضای یکی از موسسات آموزش عالی سبزوار به «همایش ملی پژوهشهای کاربردی جغرافیا و گردشگری» در سال ۱٣٩٣، خواهیم داشت:
تصویر بالا، شامل بریدههایی از مقاله یادشده (با ذکر شماره صفحه) است. در صفحه ٧ این مقاله ارائه شده در یک همایش علمی ملّی، تصویر یک دژ و دروازه آمده که ربطی به خانه دیو ندارد و در دنیای وقعی، قسمتی از دژ و دروازه تخت سلیمان آذربایجان را تشکیل میدهد! (مقایسه کنید با مستندات تصویری یونسکو و ویکیپدیا)
آیا نویسندگان مقاله، بواسطه این عکس خواستهاند بزرگی و شکوه خانه دیو را به مخاطب تلقین نمایند یا اینکه کلاً دقتی در این طور مسائل (البته دارای هزینههای حیثیتی) نمیشود و باید نظارت بیشتری بر تولید و انتشار چنین محتواهایی (بویژه توسط نهادهای برخوردار از بودجه و اعتبارات ملی) گردد؟ یا هر دو؟
در رابطه با عنوان مقاله؛ اینکه آذربرزینمهر با نام ریوند خراسان شناخته میشود جزء بدیهیات است. اینک؛ به فرض اینکه خانه دیو، خود آذربرزینمهر باشد؛ بگذریم از لزوم وجود ارتباط معنادار و قابل اثبات میان یک نام جغرافیایی مانند سبزوار، داورزن، قوچان، چناران، کاشمر، نیشابور و ... با پیشینه و جغرافیای برزینمهر در متون تاریخی و نسکهای آیین ایران باستان؛ روی سخن با گرامیانی که دغدغه ایران و خراسان دارند:
بُرزینمهر؛ یک آبنما، یک مجسمه یا یک نقاشی دیواری در خلوت یک شهر نیست. برزینمهر از شناسههای مهرآمیز جهان ایرانی است؛ جهان ایرانی را کوچک و محلی نکنیم. اگر به هر دلیلی، نمیشود یا میلی بر این کار نیست: حداقل در محیطهای علمی و رسمی که گاه بازتاب ملی دارند، محلیگرایی را وارد نوشتهها و گزارشها و گفتارهایمان نکنیم.
در صفحه ۱ و ٩ و برخی جاهای دیگر مقاله، نام جناب آقای عبداللهزاده ثانی در زیر مطالبی دیده میشود که محتوای آن از تایید برخی مسائل، حکایت میکند. سپاسگزار خواهیم بود «گزارش باستانشناسی و گردشگری سبزوار» را که به همت ایشان تهیه شده است، ارائه بفرمایند تا مگر بر اساس آن بتوانیم «چالش علمی برزین مهر» را به پاسخی برای شفافسازی فضای افکار عمومی نزدیک نماییم! بر ارائه گزارش یادشده؛ تاکید و اصراری ویژه داریم./ نیشابور فردا
مسؤل محترم مستقیم، لطفا شفافسازی فرمایید...
همراه با سپاس از جناب آقای اسماعیل اعتمادی، رییس فرهیخته و دلسوز اداره میراث فرهنگی نیشابور، که انصافاً به عنوان مدیری پاسخگو و به معنای واقعی: مسؤل در حوزه میراث فرهنگی؛ به عنوان یکی از رسانههای حامی میراث فرهنگشهر، شاهد خدمات ارزنده ایشان در مدت مسولیت ایشان در دیار تاریخ و فرهنگ خراسان، بودهایم.
با عنایت به شفاف و گویا بودن موضوع مورد بحث، منتظر کار شایسته جناب آقای عبداللهزاده ثانی، رییس محترم اداره میراث فرهنگی داورزن، در زمینه ارائه مستندات متقن مؤید انتساب خانه دیو به برزینمهر و یا اصلاح رسمی مواضع گذشته در راستای شفافسازی فضای افکار عمومی هستیم.
«نیشابور فردا»، با نظر به دغدغههای خود در حوزه تاریخ و فرهنگ خراسان و نیشابور (که موضوعی تثبیتشده در نزد همراهان این رسانه است و مربوط به امروز هم نیست)؛ چالش برزینمهر را تا دستیابی به اهداف علمی و اطلاعرسانی آن، همچنان پیگیری خواهد کرد.
شفافسازی فضای افکار عمومی، توسط جناب آقای عبداللهزاده ثانی، به عنوان مقام مسؤل مستقیم در این حوزه، مورد انتظار است./ نیشابور فردا